زیارت الشهدا
نیایش |
زیارت الشهداء یا زیارت ناحیه غیرمشهور از زیارتنامههایی است که توسط محمد بن جعفر مشهدی(۶۱۰ق) در المزار الکبیر و سید ابن طاووس(۶۶۴ق) در کتاب الاقبال، ضمن اعمال روز عاشورا روایت شده است؛ در نقل مشهدی به ۷۴ و در گزارش سید ابن طاووس به ۸۱ نفر از شهدای کربلا سلام داده شده و بر قاتلانشان با ذکر نام لعنت فرستاده شده است. برخی بخاطر وجود لفظ «ناحیه» در سند این زیارت، آن را به امام زمان(عج) نسبت دادهاند؛ در مقابل بعضی با توجه به ضعف سند و محتوای قابل تامل برخی عبارتهای این زیارت، استناد آن به امام معصوم(ع) را نادرست میدانند.
زیارت شهدا(زیارت ناحیه)
در منابع کهن دو زیارت مشهور و معروف برای عاشورا از ناحیه خارج شده است؛ زیارت ناحیه مقدسه همان زیارتی که در آن نام شهدا ذکر نشده و عبارت معروف «... و اسبت در حال گریه، به سوی خیمهها شتاب میکرد؛ پس وقتی زنان حرم، اسب تو را با زین وارانه دیدند، از خیمهها بیرون دویده، موهای خود را پریشان کرده و صورتهایشان را گشوده و بر صورتهای خود سیلی میزدند... آنها به سوی قتلگاه تو میدویدند، در حالی که شمر روی سینه تو نشسته بود...» در این زیارت نقل شده و برخی آن را به امام زمان(عج) نسبت دادهاند.
زیارت دیگری که از ناحیه خارج شده، همین زیارت شهداست که توسط مشهدی و ابن طاووس، از علمای شیعه نقل شده است.
در این زیارت پس از سلام بر امام حسین(ع)، بر تکتک شهدای کربلا با ذکر نام آنان درود فرستاده شده و بر قاتلانشان با مشخص کردن نامشان لعنت فرستاده میشود.از ویژگیهای این زیارت این است که تعداد شهدا کربلا بیشتر از عدد مشهور هفتاد ودو نفراست. نکته دیگر این که قاتلان برخی شهدا نیز معرفی شدهاند.
زیارت دیگری با عنوان زیارت رجبیه امام حسین(ع) نیز نقل شده که در آن به شهدای کربلا سلام فرستاده شده و برخی نیز آن را به امام عصر(عج) یا امام معصوم(ع) نسبت دادهاند.
استناد زیارت شهدا به امام معصوم(ع)
برخی به خاطر وجود جمله «این زیارت... از ناحیه خارج شد»، آن را به امام عصر(عج) نسبت دادهاند. حتی برخی تصریح دارند: «در سال ۲۵۲ قمری از ناحیه مقدسه حضرت حجت(عج) این زیارت بهدست شیخ محمد غالب اصفهانی صادر شده است». در حالی که امام زمان(عج) چند سال بعد از این تاریخ در سال ۲۵۶ هجری قمری به دنیا آمد. و برخی برای عدم تناسب تاریخ در سند زیارت با تاریخ تولد امام عصر(عج) بر این باورند: مراد از ناحیه در سند این زیارت، ناحیه امام هادی(ع) یا امام عسکری(ع) یا عسکریین است. این در حالی است که لفظ ناحیه مختص به امام زمان(عج) است و به عنوان رمزی بین شیعیان و امام بکار برده میشد. افزون بر آنکه تقیه در زمان عسکریین به حساسیت زمان امام زمان(عج) نبود، از همین روی روایات و توقیعات مستقیما به عسکریین یا خانۀ آنها نسبت داده میشد. و عباراتی چون «خرج الینا من دار سیدنا ابی محمد الحسنبن علی: از خانه حسنبن علی این نامه برایمان خارج شد» یا «کانت معی نسخة توقیع خرج إلی القاسم بن العلاء: همراه من نامهای بود که برای قاسم بن علاء خارج شده بود»
سند زیارت
سند این زیارت چنین است: شیخ أبو عبد الله محمدبن أحمدبن عیاش روایت کرد: شیخ صالح أبو میسوربن عبد منعمبن نعمان معادی، گفت: در سال ۲۵۲هجری قمری، هنگام فوت پدرم که من جوان بودم، به خاطر اینکه من از وی درخواست کردم اذن[نقل] زیارت امام حسین(ع) و شهدای کربلا را به من بدهد، این زیارت از ناحیه به دست شیخ محمدبن غالب اصفهانی خارج شد. در سند مذکور افراد مجهولی چون محمدبن أحمدبن عیاش، أبو منصوربن عبدالمنعم بن نعمان بغدادی و محمدبن غالب اصفهانی وجود دارند، به همین جهت آیت الله خوئی از مراجع تقلید، چندین مرتبه در کتاب رجالی خود تصریح کردهاند: سند این زیارت بسیار ضعیف است. دیگران نیز بعد از برسی سند این زیارت، به همین نتیجه رسیدهاند.
محتوای زیارت
زیارت ناحیه (زیارت شهدا) توسط مشهدی و ابن طاووس نقل شده است؛ مشهدی در زیارت خود بر ۷۴ و ابن طاووس بر ۸۱ شخص به عنوان شهید سلام فرستادهاند. اما نام تمام شهدای کربلا در این زیارت ذکر نشده است، از جمله میتوان به جابر بن حارث سلمانی، جناده بن حارث، سلیمان مولای حسین، عمار بن ابی سلامه همدانی، عمرو بن خالد صیداوی، عمروبن ضبیعه، مالک بن عبد سریع، مسلم بن کثیر ازدی، یزید بن زیاد بن مهاصر کندی و یزید بن ثبیط اشاره کرد که در زیارت ناحیه بر آنها سلام فرستاده نشده است.
یزید بن حصین از جمله کسانی که در این زیارت به وی سلام داده شده و بر اساس شماری از منابع وی در زمره خوارج بود و در نهروان فرماندهی جناح چپ را بر عهده داشت و بعد از عاشورا زنده بود و سلیمان بن صرد خزاعی را به شهادت رساند.
متن و ترجمه زیارت
متن | ترجمه |
السَّلَامُ عَلَیک یا أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیرِ سَلِیلٍ، مِنْ سُلَالَهِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ، صَلَّی اللهُ عَلَیک وَ عَلَی أَبِیک، إِذْ قَالَ فِیک: قَتَلَ اللهُ قَوْماً قَتَلُوک، یا بُنَی مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَی الرَّحْمَنِ وَ عَلَی انْتِهَاک حُرْمَهِ الرَّسُولِ، عَلَی الدُّنْیا بَعْدَک الْعَفَا، کأَنِّی بِک بَینَ یدَیهِ مَاثِلًا، وَ لِلْکافِرِینَ قَائِلًا: | سلام بر توای اولین کشته شده، از نسل بهترین سلسله، از خاندان ابراهیم خلیل، درود خدا بر تو و بر پدر تو باد، که دربارۀ تو گفت: خدا بکشد آن گروهی را که تو را کشتندای فرزندم، چه چیزی آنان را بر خدا عاصی کرد، و بر تجاوز به حرمت و احترام رسول واداشت، بعد از تو چقدر زندگی دنیا بیارزش است.، گویا تو را میبینم که در برابر امام حسین علیهالسلام در میدان نبرد نمایان شده،
و رجز میخوانی و به کافران میگویی: |
أَنَا عَلِی بْنُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی * * * * نَحْنُ وَ بَیتِ اللهِ أَوْلَی بِالنَّبِی | من علی بن حسین بن علی هستم * * * * سوگند به خانۀ خدا که ما، به پیامبر نزدیکتر و سزاوارتریم |
أَطْعَنُکمْ بِالرُّمْحِ حَتَّی ینْثَنِی * * * * أَضْرِبُکمْ بِالسَّیفِ أَحْمِی عَنْ أَبِی | با نیزه زخمی تان میکنم تا آنجا که نیزه به خود بپیچد * * * * و با شمشیر میزنمتان و بدین گونه از پدرم حمایت میکنم |
ضَرْبَ غُلَامٍ هَاشِمِی عَرَبِی * * * * وَ اللهِ لایحْکمُ فِینَا ابْنُ الدَّعِی | ضربت (شمشیر) جوان هاشمی عربی (علوی) که بر شما فرود میآید * * * * به خدا سوگند فرزند آن پست فطرت بر ما حکم نخواهد راند. |
حَتَّی قَضَیتَ نَحْبَک وَ لَقِیتَ رَبَّک، أَشْهَدُ أَنَّک أَوْلَی بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ، وَ أَنَّک ابْنُ رَسُولِهِ وَ ابْنُ حُجَّتِهِ وَ أَمِینِهِ، حَکمَ اللهُ لَک عَلَی قَاتِلِک مُرَّهَ بْنِ مُنْقِذِ بْنِ النُّعْمَانِ الْعَبْدِی، (لَعَنَهُ اللهُ) وَ أَخْزَاهُ، وَ مَنْ شَرِکهُ فِی قَتْلِک، وَ کانُوا عَلَیک ظَهِیراً، أَصْلَاهُمُ اللهُ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیراً، وَ جَعَلَنَا اللهُ مِنْ مُلَاقِیک وَ مُرَافِقِیک، وَ مُرَافِقِی جَدِّک وَ أَبِیک، وَ عَمِّک وَ أَخِیک، وَ أُمِّک الْمَظْلُومَهِ، وَ أَبْرَأُ إِلَی اللهِ مِنْ قَاتِلِیک، وَ أَسْأَلُ اللهَ مُرَافَقَتَک فِیدار الْخُلُودِ، وَ أَبْرَأُ إِلَی اللهِ مِنْ أَعْدَائِک أُولِی الْجُحُودِ، وَ السَّلَامُ عَلَیک وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. | تو بدان چه که دوست داشتی رسیدی، و پروردگارت را ملاقات کردی. من شهادت میدهم که تو به خدا و رسولش سزاوارتری، تو فرزند رسول خدایی و فرزند حجت او و امین اویی. خدا قاتل تو مرة بن منقذ بن نعمان عبدی و کسانی را که همراه او در قتل تو شرکت کردند و علیه تو تلاش نمودند لعنت کند و خوار بسازد، خدای آنان را داخل جهنم میکند که سرانجام بسیار بدی است. خداوند ما را از دیدارکنندگان و رفیقان و همراهان تو و از هم نشینان جد و پدر و عمو و برادر و مادر مظلومهات قرار دهد. از قاتلان تو بیزاری میجویم و به خدا پناه میبرم و از خداوند در زندگی جاوید هم نشینی با تو را میطلبم و از دشمنان تو که منکران حق بودهاند بیزاری میجویم و به خدا پناه میبرم. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد. |
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحُسَینِ، الطِّفْلِ الرَّضِیعِ وَ الْمَرْمِی الصَّرِیعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِی حَجْرِ أَبِیهِ، لَعَنَ اللهُ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ کاهِلٍ الْأَسَدِی وَ ذَوِیهِ. | سلام بر عبدالله بن حسین، کودک شیرخوارهای که تیر خورد و به شهادت رسید، و در خون خویش غلتید و خونش در آسمان بالا رفت. کودکی که با تیر در آغوش پدرش ذبح شد، خدا لعنت کند قاتل او حرملة بن کاهل اسدی و همدستانش را. |
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، مُبْلَی الْبَلَاءِ وَ الْمُنَادِی بِالْوَلَاءِ فِی عَرْصَهِ کرْبَلَاءَ، الْمَضْرُوبِ مُقْبِلًا وَ مُدْبِراً، وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَه هَانِی بْنَ ثُبَیتٍ الْحَضْرَمِی. | سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین، آزمایش کنندۀ بلا و منادی ولایت آل رسول در میدان کربلا، آنکه از پس و پیش ضربهها خورد و زخمها دید، خدا قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، الْمِوَاسِی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ، الْآخِذِ لِغَدِهِ مِنْ أَمْسِهِ، الْفَادِی لَهُ الْوَاقِی، السَّاعِی إِلَیهِ بِمَائِهِ الْمَقْطُوعَهِ یدَاهُ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلِیهِ یزِیدَ بْنَ وَقَّادٍ وَ حَکیمَ بْنَ الطُّفَیلِ الطَّائِی. | سلام بر عباس بن امیرالمؤمنین، که با جان خویش برادرش را یاری میکرد، و به خاطر او از خود میگذشت، برای برادرش نگهبان و سرباز فداکاری بود، با وجودی که خود تشنه بود تلاش کرد آبی را که داشت به حسین برساند، آنکه دو دستش بریده شد. خداوند قاتلان او یزید بن رقاد (وقاد) حیتی و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ الصَّابِرِ بِنَفْسِهِ مُحْتَسِباً، وَ النَّائِی عَنِ الْأَوْطَانِ مُغْتَرِباً، الْمُسْتَسْلِمِ لِلْقِتَال، الْمُسْتَقْدِمِ لِلنِّزَالِ، الْمَکثُورِ بِالرِّجَالِ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ هَانِی بْنَ ثُبَیتٍ الْحَضْرَمِی. | سلام بر جعفر بن امیرالمؤمنین، شکیبا و نگهبان نفس خویش، غریبی دور افتاده از وطن، راضی و تسلیم جهاد و پیش قدم در میدان جنگ، کسی که در میدان نبرد بسیاری بر او تاختند تا مغلوبش ساختند. خدا قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی عُثْمَانَ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ سَمِی عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ لَعَنَ اللهُ رَامِیهُ بِالسَّهْمِ خَوْلِی بْنَ یزِیدَ الْأَصْبَحِی الْأَیادِی الْأَبَانِی الدَّارِمِی. | سلام بر عثمان بن امیرالمؤمنین، که به اسم عثمان بن مظعون نامیده شده بود. خدا قاتلان او خولی بن یزید اصبحی أیادی (که به او تیراندازی کرد) و أبانی دارمی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ قَتِیلِ الْأَبَانِیالدَّارِمِی (لَعَنَهُ اللهُ) وَ ضَاعَفَ عَلَیهِ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَیک یا مُحَمَّدُ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِک الصَّابِرِینَ. | سلام بر محمد بن امیرالمؤمنین، که توسط أبانی دارمی کشته شد، خدای قاتلش را لعنت کند و عذاب دردناک را هر چه بیشتر بر او بیفزاید، درود خدا بر توای محمد و بر خاندان صبور تو باد. |
السَّلَامُ عَلَی أَبِی بَکرِ بْنِ الْحَسَنِ الزَّکی الْوَلِی، الْمَرْمِی بِالسَّهْمِ الرَّدِی، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللهِ بْنَ عُقْبَهَ الْغَنَوِی. | سلام بر ابوبکر بن حسن پاک، یاری کننده، تیر خوردهای که با تیر کشنده به شهادت رسید، خدا قاتل او عبدالله بن عقبه غنوی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّکی لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ کاهِلٍ الْأَسَدِی. | سلام بر عبدالله بن حسن بن علی، پاک طینت، خدا قاتل او حرملة بن کاهل اسدی را که به سویش تیراندازی کرد، لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْمَضْرُوبِ عَلَی هَامَتِهِ، الْمَسْلُوبِ لَامَتُهُ حِینَ نَادَی الْحُسَینَ عَمَّهُ، فَجَلَّی عَلَیهِ عَمُّهُ کالصَّقْرِ وَ هُوَ یفْحَصُ بِرِجْلِهِ التُّرَابَ وَ الْحُسَینُ یقُولُ: بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوک وَ مَنْ خَصْمُهُمْ یوْمَ الْقِیامَهِ جَدُّک وَ أَبُوک ثُمَّ قَالَ: عَزَّ وَ اللهِ عَلَی عَمِّک أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا یجِیبَک أَوْ یجِیبَک وَ أَنْتَ قَتِیلٌ جَدِیلٌ فَلَا ینْفَعَک هَذَا وَ اللهِ یوْمٌ کثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ جَعَلَنِی اللهُ مَعَکمَا یوْمَ جَمَعَکمَا وَ بَوَّأَنِی مُبَوَّأَکمَا وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَک عَمْرَو بْنَ سَعْدِ بْنِ نُفَیلٍ الْأَزْدِی وَ أَصْلَاهُ جَحِیماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِیماً. | سلام بر قاسم بن حسن بن علی، آنکه فرق سرش شکافته شد و فریاد و توانش از او گرفته شد، هنگامی که عمویش حسین را صدا زد، عمویش همچون پرندهای تیزپرواز و چون بازی شکاری، حاضر شد در حالی که قاسم با پایش خاک را زیر و رو میکرد و در حال جان کندن بود حسین علیهالسلام فرمود: رحمت خدا از گروهی که تو را کشتند دور باد، در روز قیامت جد تو پیامبر و پدرت علیهم السلام، دشمن آنها خواهند بود، سپس فرمود به خدا سوگند سخت و ناگوار است بر عمویت، که تو او را فریاد کنی و او ترا اجابت نکند، یا اجابتت کند در حالی که تو کشته شدهای (و بدنت پر از زخم است و دست هایت قطعه قطعه) و این اجابت هیچ سودی به تو نرساند. به خدا سوگند امروز روزی است که دشمنان عمویت بسیارند و یارانش اندکند.
خداوند مرا در قیامت همراه شما قرار دهد و در جایگاه شما مرا نیز مکانی عطا کند، خداوند قاتل تو عمرو بن سعد بن نفیل أزدی را لعنت کند و به دوزخ دراندازد و عذاب دردناکی را برای او مهیا کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ جَعْفَرٍ الطَّیارِ فِی الْجِنَانِ، حَلِیفِ الْإِیمَانِ، وَ مُنَازِلِ الْأَقْرَآنِ، النَّاصِحِ لِلرَّحْمَنِ، التَّالِی لِلْمَثَانِی وَ الْقُرْآنِ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللهِ بْنَ قُطْبَهَ النَّبْهَانِی. | سلام بر عون بن عبدالله بن جعفر طیار، در بهشتهای پرنعمت، هم پیمان ایمان و متعهد به آن، پیکارگر با هماوردان، نصیحت کننده به خاطر رحمان، و تلاوت کنندۀ سورۀ حمد و قرآن، خدا قاتل او عبدالله بن قطبه نبهانی را لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ جَعْفَرٍ الشَّاهِدِ مَکانَ أَبِیهِ وَ التَّالِی لِأَخِیهِ وَ وَاقِیهِ بِبَدَنِهِ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ نَهْشَلٍ التَّمِیمِی. | سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر، شهیدی به جای پدرش و همانندی برای برادر شهیدش، که با پیکر خویش از او نگهداری میکرد، خداوند قاتل او عامر بن نهشل تمیمی را لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ عَقِیلٍ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ بِشْرَ بْنَ حَوْطٍ الْهَمْدَانِی. | سلام بر جعفر بن عقیل، خداوند قاتل او بشر بن خوط همدانی را لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَقِیلٍ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ عُثْمَانَ بْنَ خَالِدِ بْنِ أسد أَشْیمَ الْجُهَنِی. | سلام بر عبدالرحمان بن عقیل، خداوند قاتل او عمر بن خالد بن اسد جهنی را که به سوی او تیراندازی کرد لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی الْقَتِیلِ ابْنِ الْقَتِیلِ، عَبْدِ اللهِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ عَقِیلٍ، وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ صَعْصَعَه َوَ قِیلَ: أَسَدَ بْنَ مَالِک. | سلام بر کشته و پسر کشته، عبدالله بن مسلم بن عقیل، خدا قاتل او عامر بن صعصعه (اسد بن مالک) را لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی أَبِی عبدالله عُبَیدِ اللهِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ عَقِیلٍ وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ عَمْرَو بْنَ صَبِیحٍ الصَّیدَاوِی. | سلام بر ابوعبدالله بن مسلم بن عقیل، و لعنت خدا بر قاتل او عمرو بن صبیح صیداوی که به سویش تیراندازی کرد باد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی سَعِیدِ بْنِ عَقِیلٍ وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ لَقِیطَ بْنَ نَاشِرٍ الْجُهَنِی. | سلام بر محمد بن ابی سعید بن عقیل، و لعنت خدا بر قاتلش لقیط بن ناشر جهنی |
اَلسَّلَامُ عَلَی سُلَیمَانَ مَوْلَی الْحُسَینِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ سُلَیمَانَ بْنَ عَوْفٍ الْحَضْرَمِی، | سلام بر سلیمان غلام حسین فرزند امیرمؤمنان علیهما السلام نفرین خدا بر قاتل او سلیمان بن عوف حضرمی باد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی قَارِبٍ مَوْلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی. | سلام بر قارب، غلام حسین بن علی علیهما السلام |
اَلسَّلَامُ عَلَی مُنْجِحٍ مَوْلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی(ع) | سلام بر منجح، غلام حسین بن علی علیهما السلام |
اَلسَّلَامُ عَلَی مُسْلِمِ بْنِ عَوْسَجَةَ الْأَسَدِی الْقَائِلِ لِلْحُسَینِ وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِی الِانْصِرَافِ أَ نَحْنُ نُخَلِّی عَنْک وَ بِمَ نَعْتَذِرُ إِلَی اللهِ مِنْ أَدَاءِ حَقِّک وَ لاوَ اللهِ حَتَّی أَکسِرَ فِی صُدُورِهِمْ رُمْحِی وَ أَضْرِبَهُمْ بِسَیفِی مَا ثَبَتَ قَائِمُهُ فِی یدِی وَ لاأُفَارِقُک وَ لَوْ لَمْ یکنْ مَعِی سِلَاحٌ أُقَاتِلُهُمْ بِهِ لَقَذَفْتُهُمْ بِالْحِجَارَةِ ثُمَّ لَمْ أُفَارِقْک حَتَّی أَمُوتَ مَعَک وَ کنْتَ أَوَّلَ مَنْ شَرَی نَفْسَهُ وَ أَوَّلَ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ اللهِ قَضَی نَحْبَهُ فَفُزْتَ وَ رَبِّ الْکعْبَةِ شَکرَ اللهُ لَک اسْتِقْدَامَک وَ مُوَاسَاتَک إِمَامَک إِذْ مَشَی إِلَیک وَ أَنْتَ صَرِیعٌ فَقَالَ یرْحَمُک اللهُ یا مُسْلِمَ بْنَ عَوْسَجَةَ وَ قَرَأَ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلًا لَعَنَ اللهُ الْمُشْتَرِکینَ فِی قَتْلِک عَبْدَ اللهِ الضَّبَابِی وَ عَبْدَ اللهِ بْنَ خَشْکارَةَ الْبَجَلِی | سلام بر مسلم بن عوسجه اسدی، که وقتی حسین به او اجازۀ بازگشت از صحنۀ کربلا را داد، خطاب به امام گفت: آیا ما ترا تنها بگذاریم!؟ آنگاه در این باره که حق تو را بجای نیاوردهایم چه عذری در پیشگاه خدا بیاوریم، نه، به خدا سوگند ترا تنها نخواهیم گذاشت. آنقدر با آنان خواهم جنگید تا نیزۀ خود را در سینۀ آنان بشکنم و تا بدان هنگام که قبضۀ شمشیر در دست من است بر آنان خواهم تاخت و اگر دیگر اسلحهای در دستم باقی نماند، با سنگ خواهم جنگید و هرگز از تو جدا نخواهم شد تا آنکه همراه تو (بجنگم تا) بمیرم.
توای مسلم بن عوسجه، اولین کسی هستی که جانش را در راه خدا عرضه کرد و نخستین شهید از شهیدان راه خدایی، که پیمان خویش را به انجام رسانید. به خدای کعبه سوگند که رستگار شدی، در این پیشگامی خود در جهاد با کافران و یاری کردن امام سپاس و پاداش تو با خدا باد. آن هنگام که امام پیش آمد و تو افتاده بودی، فرمود: خدا ترا رحمت کندای مسلم بن عوسجه و این آیه را خواند: فَمِنْهُمْ مَن قَضیٰ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبدیلاً (ترجمه: گروهی از آنان پیمان خویش را به انجام رسانیدند و گروهی دیگر در انتظار هستند.) |
اَلسَّلَامُ عَلَی سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ الْحَنَفِی الْقَائِلِ لِلْحُسَینِ وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِی الِانْصِرَافِ لانُخَلِّیک حَتَّی یعْلَمَ اللهُ أَنَّا قَدْ حَفِظْنَا غَیبَةَ رَسُولِ اللهِ(ص) فِیک وَ اللهِ لَوْ أَعْلَمُ أَنِّی أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْیا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُذْرَی وَ یفْعَلُ ذَلِک بیسَبْعِینَ مَرَّةً مَا فَارَقْتُک حَتَّی أَلْقَی حِمَامِی دُونَک وَ کیفَ لاأَفْعَلُ ذَلِک وَ إِنَّمَا هِی مَوْتَةٌ أَوْ قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ هِی الْکرَامَةُ الَّتِی لاانْقِضَاءَ لَهَا أَبَداً فَقَدْ لَقِیتَ حِمَامَک وَ وَاسَیتَ إِمَامَک وَ لَقِیتَ مِنَ اللهِ الْکرَامَةَ فِیدار الْمُقَامَةِ حَشَرَنَا اللهُ مَعَکمْ فِی الْمُسْتَشْهَدِینَ وَ رَزَقَنَا مُرَافَقَتَکمْ فِی أَعْلَی عِلِّیینَ | سلام بر سعد بن عبدالله حنفی، که وقتی امام به او اجازۀ بازگشت را داد خطاب به امام گفت: هرگز تو را تنها نخواهیم گذاشت تا خداوند شاهد باشد که ما در غیبت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پیمان خویش را دربارۀ تو حفظ کرده و به انجام رساندیم، به خدا سوگند اگر بدانم که کشته میشوم و دوباره زنده میشوم، سپس بدنم را زنده زنده میسوزانند و این جریان هفتاد بار با من تکرار میگردد باز هم از تو جدا نخواهم شد تا آنکه در پیشگاه تو بجنگم و جان بسپارم. چرا چنین نکنم در حالی که این تنها یک بار مردن یا کشته شدن است و بعد رسیدن به کرامت و عزتی که تا ابد پایان نخواهد داشت. سلام بر تو که جان خویش در این راه دادی و امام خود را یاری کردی و در زندگی جاوید از سوی خدا به کرامت و عزت رسیدی، خداوند ما را در میان شما شهیدان محشور کند و روزی ما را رفاقت و دوستی شما در اعلی علیین قرار دهد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی بِشْرِ بْنِ عُمَرَ الْحَضْرَمِی شَکرَ اللهُ لَک قَوْلَک لِلْحُسَینِ وَ قَدْ أَذِنَ لَک فِی الِانْصِرَافِ أَکلَتْنِی إِذَنِ السِّبَاعُ حَیاً إِذَا فَارَقْتُک وَ أَسْأَلُ عَنْک الرُّکبَانَ وَ أَخْذُلُک مَعَ قِلَّةِ الْأَعْوَانِ لایکونُ هَذَا أَبَداً | سلام بر بشر بن عمر حضرمی، سپاس و حمد خدای بر تو باد. حسین به تو نیز اجازۀ بازگشت از صحنۀ نبرد را داد اما تو خطاب به امام عرض کردی: بدن من زنده زنده، خوراک درندگان وحشی باد، اگر تو را رها سازم و بروم و از تو (برای رفتن) مرکبی بخواهم و تو را با کمی یاران تنها گذاشته، و خود آسوده خاطر بازگردم، هرگز چنین نخواهد شد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی یزِیدَ بْنِ حُصَینٍ الْهَمْدَانِی الْمَشْرِقِی الْقَارِی الْمُجَدَّلِ | سلام بر یزید بن حصین همدانی مشرقی، قاری قرآن و جنگجوی صحنۀ نبرد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عِمْرَانَ بْنِ کعْبٍ الْأَنْصَارِی اَلسَّلَامُ عَلَی نَعِیمِ بْنِ عَجْلَانَ الْأَنْصَارِی | سلام بر عمران بن کعب انصاری. سلام بر نعیم بن عجلان انصاری. |
اَلسَّلَامُ عَلَی زُهَیرِ بْنِ الْقَینِ الْبَجَلِی الْقَائِلِ لِلْحُسَینِ(ع) وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِی الِانْصِرَافِ لاوَ اللهِ لایکونُ ذَلِک أَبَداً أَ أَتْرُک ابْنَ رَسُولِ اللهِ(ص) أَسِیراً فِی یدِ الْأَعْدَاءِ وَ أَنْجُو أَنَا لاأَرَانِی اللهُ ذَلِک الْیوْمَ | سلام بر زهیر بن قین بجلی، که هنگامی که حسین به او نیز اجازۀ بازگشت داد خطاب به امام گفت: نه، به خدا سوگند هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد، آیا فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را، در دست دشمنان اسیر شده رها سازم و خود را نجات دهم؟ خداوند چنین روزی را در زندگی به من نشان ندهد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَمْرِو بْنِ قَرَظَةَ الْأَنْصَارِی اَلسَّلَامُ عَلَی حَبِیبِ بْنِ مُظَاهِرٍ الْأَسَدِی | سلام بر عمرو بن قرظه انصاری. سلام بر حبیب بن مظاهر اسدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی الْحُرِّ بْنِ یزِیدَ الرِّیاحِی اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَیرٍ الْکلْبِی | سلام بر حر بن یزید ریاحی. سلام بر عبدالله بن عمیر کلبی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی نَافِعِ بْنِ هِلَالٍ الْبَجَلِی الْمُرَادِی اَلسَّلَامُ عَلَی أَنَسِ بْنِ کاهِلٍ الْأَسَدِی | سلام بر نافع بن هلال بجلی مرادی. سلام بر أنس بن کاهل اسدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی قَیسِ بْنِ مُسْهِرٍ الصَّیدَاوِی اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ابْنَی عُرْوَةَ بْنِ حَرَّاقٍ الْغِفَارِیینِ | سلام بر قیس بن مسهر صیداوی. سلام بر عبدالله و عبدالرحمن دو پسر عروه بن حرّاق از قبیله غفاری... |
اَلسَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِی اَلسَّلَامُ عَلَی شَبِیبِ بْنِ عَبْدِ اللهِ النَّهْشَلِی | سلام بر جون بن حری غلام ابوذر غفاری. سلام بر شبیب بن عبدالله نهشلی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی الْحَجَّاجِ بْنِ یزِیدَ السَّعْدِی اَلسَّلَامُ عَلَی قَاسِطٍ وَ کرِشٍ ابْنَی زُهَیرٍ التَّغْلَبِیینِ | سلام بر حجاج بن یزید سعدی. سلام بر قاسط و کرش تغلبی پسران زهیر. |
اَلسَّلَامُ عَلَی کنَانَةَ بْنِ عَتِیقٍ اَلسَّلَامُ عَلَی ضِرْغَامَةَ بْنِ مَالِک اَلسَّلَامُ عَلَی جُوَینِ بْنِ مَالِک الضُّبَعِی | سلام بر کنانة بن عتیق. سلام بر ضرغامة بن مالک. سلام بر جوین بن مالک ضبعی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَمْرِو بْنِ ضُبَیعَةَ الضُّبَعِی اَلسَّلَامُ عَلَی زَیدِ بْنِ ثُبَیتٍ الْقَیسِی | سلام بر عمرو بن ضبیعه ضبعی. سلام بر زید بن ثبیت قیسی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ وَ عُبَیدِ اللهِ ابْنَی یزِیدَ بْنِ ثُبَیتٍ الْقَیسِی اَلسَّلَامُ عَلَی عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ | سلام بر عبدالله و عبیدالله پسران یزید بن ثبیت قیسی. سلام بر عامر بن مسلم. |
اَلسَّلَامُ عَلَی قَعْنَبِ بْنِ عَمْرٍو النَّمِری اَلسَّلَامُ عَلَی سَالِمٍ مَوْلَی عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ | سلام بر قعنب فرزند عمرو تمری. سلام بر سالم غلام عامر بن مسلم |
اَلسَّلَامُ عَلَی سَیفِ بْنِ مَالِک اَلسَّلَامُ عَلَی زُهَیرِ بْنِ بِشْرٍ الْخَثْعَمِی | سلام بر سیف پسر مالک عبدی. سلام بر زهیر بن بِشْر خَثْعَمی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی بَدْرِ بْنِ مَعْقِلٍ الْجُعْفِی اَلسَّلَامُ عَلَی الْحَجَّاجِ بْنِ مَسْرُوقٍ الْجُعْفِی | سلام بر بدر فرزند معقل جعفی. سلام بر حجّاج فرزند مسروق جعفی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی مَسْعُودِ بْنِ الْحَجَّاجِ وَ ابْنِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی مُجَمِّعِ بْنِ عَبْدِ اللهِ الْعَائِدِی | سلام برمسعود فرزند حجّاج وسلام بر پسرش. سلام بر مجمع فرزند عبداللّه عائذی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَمَّارِ بْنِ حَسَّانَ بْنِ شُرَیحٍ الطَّائِی اَلسَّلَامُ عَلَی حَیانَ بْنِ الْحَارِثِ السَّلْمَانِی الْأَزْدِی | سلام بر عامر فرزند حسّان فرزند شریح طائی. سلام بر حیان فرزند حارثِ سلمانی ازدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی جُنْدَبِ بْنِ حُجْرٍ الْخَوْلَانِی اَلسَّلَامُ عَلَی عُمَرَ بْنِ خَالِدٍ الصَّیدَاوِی اَلسَّلَامُ عَلَی سَعِیدٍ مَوْلَاهُ | سلام بر جندب فرزند حجر خولانی. سلام بر عمر بن خالد صیداوی، سلام بر سعید غلام او. |
اَلسَّلَامُ عَلَی یزِیدَ بْنِ زِیادِ بْنِ الْمُظَاهِرِ الْکنْدِی اَلسَّلَامُ عَلَی زَاهِرٍ مَوْلَی عَمْرِو بْنِ الْحَمِقِ الْخُزَاعِی | سلام بر یزید بن زیاد مهاصر کنْدِی. سلام بر زاهر، غلام عمرو بن حمق. |
اَلسَّلَامُ عَلَی جَبَلَةَ بْنِ عَلِی الشَّیبَانِی اَلسَّلَامُ عَلَی سَالِمٍ مَوْلَی بَنِی الْمَدِینَةِ الْکلْبِی | سلام بر جبلة بن علی شیبانی. سلام بر سالم، غلام بنی مدینه کلبی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی أَسْلَمَ بْنِ کثِیرٍ الْأَزْدِی اَلسَّلَامُ عَلَی قَاسِمِ بْنِ حَبِیبٍ الْأَزْدِی | سلام بر اسلَم بن کثیر أَزدی. سلام بر قاسم بن حبیب أَزدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عُمَرَ بْنِ الْأُحْدُوثِ الْحَضْرَمِی اَلسَّلَامُ عَلَی أَبِی ثُمَامَةَ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ اللهِ الصَّائِدِی | سلام بر عمر بن احدوث حضرمی. سلام بر ابوثمامه، عمرو بن عبدالله الصائدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی حَنْظَلَةَ بْنِ أَسْعَدَ الشِّبَامِی اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْکدِنِ الْأَرْحَبِی | سلام بر حنظلة بن اسعد شِبامی. سلام بر عبدالرحمن فرزند عبدالله بن کدن ارحبی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَمَّارِ بْنِ أَبِی سَلَامَةَ الْهَمْدَانِی | سلام بر عمّار بن ابی سلامه دالانی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَابِسِ بْنِ شَبِیبٍ الشَّاکرِی اَلسَّلَامُ عَلَی شَوْذَبٍ مَوْلَی شَاکرٍ | سلام بر عابس فرزند أبی شبیب شاکری. سلام بر شوذب منسوب به قبیله شاکر. |
اَلسَّلَامُ عَلَی شَبِیبِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ سَرِیعٍ اَلسَّلَامُ عَلَی مَالِک بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ سَرِیعٍ | سلام بر شبیب فرزند حارث بن سریع. سلام بر مالک پسر عبدالله فرزند سریع. |
اَلسَّلَامُ عَلَی الْجَرِیحِ الْمَأْسُورِ سَوَّارِ بْنِ أَبِی حِمْیرٍ الْفَهْمِی الْهَمْدَانِی اَلسَّلَامُ عَلَی الْمُرْتَثِّ مَعَهُ عَمْرِو بْنِ عَبْدِ اللهِ الْجُنْدُعِی | سلام بر مجروح اسیر، سوّار بن ابی حمیر فهمی همدانی... و سلام بر همراه او، مجروحِ فوتشده در بیرون از معرکه، عمرو بن عبدالله الجندعی. |
اَلسَّلَامُ عَلَیکمْ یا خَیرَ أَنْصَارٍ، اَلسَّلَامُ عَلَیکمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ بَوَّأَکمُ اللهُ مُبَوَّأَ الْأَبْرَارِ أَشْهَدُ لَقَدْ کشَفَ اللهُ لَکمُ الْغِطَاءَ وَ مَهَّدَ لَکمُ الْوِطَاءَ وَ أَجْزَلَ لَکمُ الْعَطَاءَ وَ کنْتُمْ عَنِ الْحَقِّ غَیرَ بَطَّاءٍ وَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ لَکمْ خُلَطَاءُ فِیدار الْبَقَاءِ وَ اَلسَّلَامُ عَلَیکمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه. | سلام بر شماای بهترین یاران، سلام بر شما به خاطر شکیبایی تان، پس چه نیک است زندگی آخرت برای شما. خداوند شما را در جایگاه نیکان قرار دهد. شهادت میدهم که خداوند آنچه را که پوشیده و پنهان بود برای شما آشکار ساخت و همواری و آسانی را برای شما آماده کرد و بخشش فراوانی را نصیب شما کرد. شما نسبت به حق سست نبودید شما در رفتن به سوی حق بر ما پیشی گرفتید، و ما در زندگی آخرت به شما خواهیم پیوست، سلام و رحمت و برکات خداوند شامل شما باد. |
پانویس
- ↑ مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۵۰۴.
- ↑ مطهری، حماسه حسینی،۱۳۶۱ش، ج۲، ص۲۱۴.
- ↑ مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵ – ۴۹۶. ابن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳-۸۰.
- ↑ مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵ – ۴۹۶.ابن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳-۸۰.
- ↑ ابن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۵- ۷۷
- ↑ مامقانی، عطیة الذره، ۱۳۶۰ق، ص۹۰، ۱۰۶،۱۱۹، ۱۲۷ و...
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۲، ص۱۰۶، ۱۴۵، ۱۴۶، ۲۱۸ و...
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال،۱۳۵۲ق، ج۱، ص۴۵۲. محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۲۱۰. سنگری، آیینه داران آفتاب،۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۱۹.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۲۱۰
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۴
- ↑ مهدی پور، نبراس الزائر فی زیارۀ الحائر،۱۴۱۹ق، ص۱۳۴.
- ↑ تستری، قاموس الرجال، ج۹، ص۵۰۴.
- ↑ نمازی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ۱۴۱۵ق، ص۴۵۸. صالحی نجف آبادی، نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری، ۱۳۸۶ق، ص۳۹۴.
- ↑ طائی، مقتل الحسین و انصاره، ۱۴۳۱ق، ص۳۳۶.
- ↑ صالحی حاجی آبادی، طعنه رقیب، ۱۳۹۸ش، ص۳۹۱-۳۹۵.
- ↑ ابن طاووس، جمال الاسبوع، منشورات الرضی، ص۲۲۵.
- ↑ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۶. طبری شیعی، دلائل الامامة،۱۴۱۳ق، ص۵۴۸. ابن طاووس، جمال الاسبوع، منشورات الرضی، ص۴۹۹.
- ↑ در نقل ابن طاووس نامش «ابومنصور بن عبدالمنعم بن النعمان البغدادی» ضبط شده است(ابن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳
- ↑ مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۶. ابن طاووس، الاقبال، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳.
- ↑ نمازی، مستدرکات علم رجال، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۳۳ و ج۷، ص۲۷۹.
- ↑ خوئی، معجم الرجال،۱۹۷۳ق، ج۴، ص۳۳ و ج۸، ص۳۲ و۷۴.
- ↑ صالحی حاجی آبادی، طعنه رقیب،۱۳۹۸ش، ص۳۸۱-۳۹۱.شمس الدین، ۱۴۲۹ق، انصار الحسین، ص۲۰۵-۲۰۹. طائی، مقتل الحسین، ۱۴۳۱ق، ص۳۲۹- ۳۳۷.
- ↑ مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵ – ۴۹۶.
- ↑ ابن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳-۸۰.
- ↑ ر. ک مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵ – ۴۹۶. ابن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳-۸۰.
- ↑ ابن طاووس، الاقبال، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۷
- ↑ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۱۰
- ↑ ابومخنف، مقتل الحسین، ۱۳۶۴ش، ص۳۰۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری،دار صادر، ج۴، ص۲۹۳؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۴۶۵.
- ↑ ابن طاووس، الاقبال، ص۵۷۷-۵۷۳
- ↑ مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۱۰۱، ص۲۷۴-۲۶۹
منابع
- ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین، تحقیق حسن غفاری، قم، چاپ دوم،۱۳۶۴ش.
- ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابن طاووس، علی، الاقبال بالأعمال الحسن، تحقیق جواد قیومی، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
- ابن طاووس، علی، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، قم، منشورات الرضی، بیتا.
- تستری، محمد تقی؛ قاموس الرجال؛ تحقیق موسسة النشر الاسلامی، قم: النشر الاسلامی، ۱۴۲۸ق.
- خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، نجف الاشرف، مطبعة الآداب، ۱۹۷۳ م.
- دینوری، احمدبن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم، قاهرة، دار احیاء الکتب العربی، ۱۹۶۰م.
- سنگری، محمدرضا، آینه داران آفتاب، تهران، چاپ و نشر بین الملل، چاپ سوم، ۱۳۸۸ش.
- شمس الدین، محمدمهدی، انصار الحسین قم،دار الکتاب الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۹ق.
- شیخ طوسی، محمد، الغیبة، تحقیق:عبادالله طهرانی و علی احمد، قم، موسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.
- صالحی حاجی آبادی، ابراهیم، طعنه رقیب یا خطای تاریخ(بازکاوی هویت مشهورین به شهادت در نینوا)، تهران، نگاه معاصر،۱۳۹۸ ش.
- صالحی نجف آبادی، نعمت الله، نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری، تهران، کویر،چاپ پنجم، ۱۳۸۶ش.
- طائی، نجاح، مقتل الحسین و انصاره، بیروت، دار الهدی، ۱۴۳۱ق.
- طبری شیعی، محمد، دلائل الإمامة، تحقیق، قسم الدراسات الاسلامیة، قم، موسسة البعثة،۱۴۱۳ق.
- طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، بیتا.
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول الکافی، تعلیق علی اکبر غفاری، بیجا، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۳ش.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف الاشرف، المطبعة المرتضویة، ۱۳۵۲ق.
- مامقانی، یوسفعلی، عطیة الذرة الی ریس الملة، مقاتل الابرار الامة، تهران، بینا، ۱۳۶۰ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۴ش.
- مشهدی، محمدبن جعفر، المزار الکبیر، تحقیق جواد قیومی، قم: موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق.
- مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، صدرا، ۱۳۶۱ش.
- مهدی پور، علی اکبر، نبراس الزائر فی زیارة الحائر، قم، موسسة الرسالة، ۱۴۲۹ق.
- نمازی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، علی نمازی، طهران، ابن مولف، ۱۴۱۵ق.